با سلام .من متاهل و 33 سالمه. 65 کیلو وزن دارم و عموما مردم میگن آدم با استعدادی هستم .بنظرم قبلا تنبل و کم اراده بودم البته الآن خیلی عملکرد بهتری دارم. در حال حاضر شاغل هستم با ماهی یک میلیون تومان درآمد.
ماجرا از زمانی شروع شد که سال 92 برای کار کردن به تهران رفتم ، دو ماهی که اونجا کار کردم متوجه تغییراتی در خودم شده بودم اما دقیقا نمیدونستم چیه. تا اینکه یک شب خواب وحشتناکی دیدم و از اون به بعد بود که کم کم از همه چیز می ترسم. از آینده می ترسیدم ، از وضعیت اقتصادی و خلاصه هر خبر و یا هرچیز ناخوشایندی. تا اینکه به شهر خودم برگشتم. بعد از اون شب ، هر شب برای خوابیدن تا سه سال مشکل جدی داشتم و می ترسیدم که برای خوابیدن نفسم بگیره و احساس خفگی کنم.البته این احساس اوایل برام پیش اومده بود و از تکرارش می ترسیدم و البته هرگز دوباره تکرار نشد. با برگشتم به کرمانشاه احساس کردم به هیچ چیز علاقه ندارم و حتی بازگشت به شهر خودم هم برام خوشایند نبود. این احساس هنوز هم با منه. بعد اضطراب و پریشانی هم اضافه شد. وزن کم کردن و احساس درد در قفسه سینه و سمت قلبم هم با شنیدن هر خبر بد یا تنشی سراغم میاد. از اون وقت تا الآن هم انگار درکم از محیط اطراف کاهش پیدا کرده و کمی متوجه بعضی چیزها نمیشم. البته روی حفظ کردن و خلاقیت و استعداد شغلیم تاثیرگار نبوده. بعضی مواقع به اینده امیدوارم و بعضی مواقع اصلا. آدم مذهبی هستم و هرگز به خودکشی و از این دست چیزا فکر نکردم.
بنظر شما چکار کنم ؟
نظرت چیه؟
